پیشرفت های یسنا
کلماتی که یسنا میگه مَ مَ، ماما (مامان)، بَ بَ (بابا)، جی جی (جوجه، پرنده و مورچه )، نِ نِ یا نی نی ( نی نی)، هام نام نام (وقتی غذایی خوشمزه باشه و دوست داشته باشه )، یه سری حیوونای جنگل براش خریدیم که به ببر میگه بَ و به شیر میگه ایر، وقتی زنگ خونه رو میزنه میگم کیه میگه مَ مَ (یکم تلفظش فرق میکنه یعنی منم )، دَ دَ (وقتی میخواد بره بیرون) تا حدودای یک سالگی هر شب موقع خواب باید بغلش می کردم و اونقدر تکونش میدادم که خوابش می برد ولی یه شب هر کاری می کردم نمی اومد بغلم،دوست داشت خودش بخوابه از اون شب هم من فقط کنارش می خوابم تا خوابش ببره، البته تا موقعی که خوابش ببره از چنگ زدناش و لگد زدنش بی نصیب نمی مونم. گوشی تلفن یا...